- شب، سکوت، کویر، ریحا
- از چه این سوزش را همیشه پنداری؟
- بودن بی معنا، نبودن با معنا، آیا معنا تنها با زبان در هم تنیده اند؟
- شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید/ من شبم تو ماه من بر آسمان بیمن مرو
- حی علی الصلاة دیدار نخل اندامهات
- ماه بالای سر آبادیست
- دردی هست به بلندای تاریخ که بر تن ایرانه خانم رژه میرود
- تویی که منی، منی که توام و ما که هیچ یک وجود خارجی نداریم
- سوارهی سوار بر خوابی و خیالی
- ....و کس مرا جرعهای شعر ننوشانید